«خودشناسی» و سبک زندگی معنوی
ضرورت خودشناسی و خودآگاهی
در علم روانشناسی، ضرورت شناخت خویش به ویژه در دنیای پیچیده و مدرن امروزی، سبب دستیابی به نقاط ضعف و قدرت و کنترل بهتر هیجانات درونی و اتفاقات بیرونی می شود[1] و این عاملی است در جهت دست یابی به خود بهتر و در نتیجه زندگی بهتر، چرا که وقتی خود بهتر را بشناسیم دنیای بهتری را نیز درک خواهیم کرد و به موفقیت های بیشتری دست می یابیم. در واقع خودشناسي با شناخت نيازهاي انسان ارتباط تنگاتنگي دارد و انسان تا نیازها، علایق و عواطف خود را نشناسد، در برخورد با دیگران و تعاملات اجتماعی نیز موفق نخواهد بود[2] امام علی (ع)در روایتی شناخت خود را در زمینه بهتر شناسی دیگران می داند و در این زمینه می فرماید: «من عرف نفسه فهو لغیره أعرف»؛ هر کس خود را بشناسد دیگران را بهتر می شناسد.[3]
اما هدف اصلی از تکامل در ابعاد مادی و ترقی در دنیا چیزی جز رشد معنوی و تقرب به خدا نیست، لذا غایت از شناخت حقیقی خویشتن، همان مقصدی است که آدمی برای آن آفریده شده است. و اگر انسان در این مسیر از مقصد اصلی دور شود به بیان قرآن کریم سقوط خواهد کرد[4]، خداوند در این باره می فرماید: «وَ لا تَكُونُوا كَالَّذينَ نَسُوا اللهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ؛ و همچون كسانى نباشيد كه خدا را فراموش كردند و خدا نيز آنها را به «خود فراموشى» گرفتار كرد؛ آنها گناهكارانند».[5]
پس خود شناسی نه تنها موجب ارتباط بهتر با دیگران در جامعه گشته و سبب ترقی و آسایش در دنیا می گردد بلکه ارتباط ما با خدا را نیز بهتر می کند، در واقع شناخت خود موجب شناخت خداوند می شود زیرا خداوند هنگام خلقت انسان از روح خود در انسان دمیده است، «فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي فَقَعُوا لَهُ ساجِدينَ؛ پس زمانیکه کار آن را به پایان رساندم و از روح خود در او دمیدم ، برای او به سجده بیافتید».[6]اهمیت این امر تا جایی است که پیامبر اسلام شناخت خدا را پیرو خودشناسی دانسته و می فرماید: من عرف نفسه فقد عرف ربّه؛ هركسي نفس خود را بشناسد، خداي خود را خواهد شناخت[7]
خودشناسی مساوی است با خودسازی و تاثیر مثبت بر جامعه
در راستای رسیدن به یک شناخت حقیقی از اینکه که هستیم و به کجا می رویم، ما را به اندیشیدن و تفکر در پاسخ به این سوالات وا می دارد و زمانی که آدمی در مسیر جست و جو برای شناخت خویش به شناخت برتر که همان شناخت خداست دست می یابد، می تواند زندگی سراسر معنوی و پر از یاد و ترس خدا را تجربه کند زیرا خود شناسی بیشتر خدا ترسی بیشتر را به دنبال می آورد.[8] بنابراین هر قدر در این مسیر بر دانش شخص افزوده شود اهتمامش به خودش نیز بیشتر گشته و در راه تربیت و اصلاح خویش بیشتر می کوشد.[9] به طوری که خودشناسى سبب مى شود كه انسان گرايش هاى معنوى همچون دوستی، مهربانی، گذشت، کمک و همیاری را در فطرت خود بارور کرده و به تكامل اخلاقى دست يابد.[10] لذا توصیه قرآن به خودشناسی بر این بیان که «عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ»؛ به خویشتن بپردازید، هرگاه شما هدایت یافتید، آن کس که گمراه شده است به شما زیانی نمی رساند.»[11] براى اين است كه انسان هم آهنگ با فطرت خويش در مسير حق و اطاعت خدا قرار گيرد تا سبب تکامل و تعالی وی باشد.[12]
لذا خودشناسی و به دنبال آن خودسازى و تزکیه نفس از رذايل و آراستن جان به فضایل، شرط لازم براى سير كمال معنوى انسان مى باشد. خودسازى علاوه بر پيراسته سازى باطن از رذايل نفسانى، از يك سو، سبب شكوفايى و رشد هماهنگ توانايى ها و استعدادهاى فطرى انسان مى شود و از سوى ديگر، موجب كسب فضايل و ارزش هاى غيرفطرى مى گردد[13]، چنانچه آگاهى از خويشتن سبب پاسدارى و التزام به ارزش هاى انسانى همچون، عدل، احسان، برابرى، برادرى، گذشت و ايثار گشته و به بهبود اوضاع اجتماعى و روابط ميان انسان ها نیز كمك مى كند.
بنابراین خودشناسی در ابعاد مختلف زندگی انسان نقش بسیار موثری دارد، به طوری که از طریق خودشناسی حقیقی می توان ابعاد، قوا، توانمندی ها، ضعف ها، معایب و محاسن خود را شناخته و در پی تدوین برنامه ای متناسب و واقعی در مسیر رشد و تعالی زندگی معنوی بود. از سویی یک فرد خود ساخته می تواند موجب ترقی و تکامل جامعه گردد و ارزش های انسانی را در آن حاکم سازد چرا که اثر گذاری مثبت انسان در جامعه، بستگی به میزان حسن رابطه او با خودش دارد.[14]
[1] . آیسنک، اچ. جی و گلن ویلسون، خودشناسی، ترجمه: شهاب قهرمان،تهران: شباویز، 1363، ص4
[2] . تمیمی آمدی،عبدالواحدبن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، قم: دارالکتاب الاسلامی، ۱۴۱۰ق، ص232
[3] . همان، ص232
[4] . قرائتی، محسن، گناه شناسی، تهران: مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن، چاپ نهم، 1378، ص212
[5] . حشر / 19.
[6] . حجر / 29.
[7] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت: دار إحياء التراث العربي، 1403ق، ج2، ص32
[8] . تمیمی آمدی، عبدالواحدبن محمد، غرر الحکم و درر الکلم ، همان، ص232
[9] . حاجى صادقى،عبداللّه، راهبردهاى جهاداكبر، قم: زمزم هدايت، 1386.،ص 29.
[10] . مطهری، مرتضی، تکامل اجتماعی انسان، تهران: صدرا، چاپ سیزدهم، 1378، ص26.
[11] . مائده / 105.خ
[12] . مصباح یزدی، محمد تقی، به سوی خودسازی، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1380، ص25
[13] . بهشتى، محمد ، آراى انديشمندان مسلمان در تعليم و تربيت و مبانى آن، تهران: سمت، 1388، ص 124.
[14] . مطهری، مرتضی، تکامل اجتماعی انسان، همان، ص26