دکتر محمد سلطانی رنانی، عضو هیئت علمی گروه قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان :
تأکید قرآن بر عقلانیت
وقتی ما به عنوان یک مسلمان مومن با همه فرمانهای کلان الهی روبه رو میشویم در ابتدا دنبال دلیل این فرمانها میگردیم. خداوند در قرآن فرموده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ ۖ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا؛ ای اهل ایمان، فرمان خدا و رسول و فرمانداران (از طرف خدا و رسول) که از خود شما هستند اطاعت کنید، پس اگر در چیزی کار به نزاع کشد آن را به حکم خدا و رسول بازگردانید اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید. این کار برای شما بهتر و خوشعاقبتتر خواهد بود» (نساء/۵۹) اولین سؤال بعد از تمام این دستورات برای یک انسان خردمند این است که کیست که به من میگوید از من اطاعت کن و نماز بخوان و روزه بگیر؟ بنابراین انسان خردمند باید قانع شود تا خدا را عبادت کند.
در بسیاری از آیات قرآن بر تعقل و تفکر و تدبر تأکید شده و همه فراخوانده شدهاند که عقل و خرد خود را به کار بیندازند. همچنین در پایان بسیاری از احکام قرآن مخصوصاً حرامها، تأکید شده که علت حرام بودن، بد بودن آن عمل است. در قرآن کریم آمده است: «وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا ۖ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِيلًا؛ و هرگز به عمل زنا نزدیک نشوید، که کاری بسیار زشت و راهی بسیار ناپسند است» (اسراء/ ۳۲). اگر بگوئیم این فاحشه و زشت بودن، باز هم به خود شریعت و خداوند بر میگردد، این جمله و گزاره از معنا تهی میشود همانند اینکه فرمانروایی بگوید این کردار ممنوع و گناه است چون من آن را گناه میدانم. بنابراین گزارههای قرآنی تنها وقتی معنادار خواهند بود که آنها را به حکم عقل بدانیم برل خداوند هم به حکم عقل استناد میکند.
محوریت کلمات الهی بر عدالت و راستگویی
آیات ۲۵ تا ۳۸ سوره مبارکه اسراء را میتوان فرمانهای اساسی خداوند دانست که در همه ادیان الهی به آنها اشاره شده است. در آخر این فرمانها و در آیه ۳۸ وقتی خداوند حرامها را نام میبرد سپس میفرماید همه این حرامها و ناراستیها را که برشمردم نزد من ناپسند هستند. این زشت بودن اگر به شریعت برگردد و ما حسن و قبح را شرعی بدانیم این گزاره معنایی ندارد بلکه زشت بودن آن به دلیل این است که عقل گفته است و قرآن هم به حکم عقل اشاره کرده است..
دستهای از آیات قرآن نشان دهنده آن است که چقدر قرآن در حوزه اخلاق، عقلمدار است. یکی از آیات مهم و اساسی در این باب، آیه ۱۱۵ سوره انعام است که خداوند فرموده است: «وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا ۚ لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ ۚ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ؛ کلام خدای تو از روی راستی و عدالت به حد کمال رسید و هیچ کس تبدیل و تغییر آن کلمات نتواند کرد و او خدای شنوا و داناست» کلمه، هر آن چیزی است که از خداوند صادر میشود و بر اساس راستی و دادگری پا گرفته است. بسیاری از فیلسوفان اخلاق میگویند ما دو حسن ذاتی داریم یعنی دو چیز در ذات خود نیک هستند که یکی عدالت و دومی راست گفتن است. واقعیت این است که تمام کلمات باریتعالی بر محور این دو شکل گرفته و تمامیت میپذیرند.
آیه دیگر ۲۵ سوره حدید است که خداوند فرموده است: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ۖ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ ؛ همانا ما پیمبران خود را با ادلّه و معجزات فرستادیم و با ایشان کتاب و میزان عدل نازل کردیم تا مردم به راستی و عدالت گرایند، و آهن (و دیگر فلزات) را که در آن هم سختی (جنگ و کارزار) و هم منافع بسیار بر مردم است (نیز برای حفظ عدالت) آفریدیم، و تا معلوم شود که خدا و رسلش را با ایمان قلبی که یاری خواهد کرد؟ (هر چند) که خدا بسیار قوی و مقتدر (و از یاری خلق بینیاز) است» خداوند در اینجا بر توجه توامان به وحی و سنت اشاره کرده است و گفته است هدف از ارسال این موارد این بوده که مردم به دادگری بپردازند چراکه تا مردم بر نخیزند خداوند هم کاری برای آنها نمیکند.